ساعت.10 صبح.زایزن
-عه...بابایی دستکاری نکن دیگه..بجای ناخنک زدن کمک کن
رزا-عه..بابایی نمیشه که ..اینهمه درست کردیییدونه ناخونک زدم ..
-رزی دستکاری نکن..اصلا برو با امی بازی کن
رزا-امی..ماشاالله تا کمر رفته تو لپ تاپ
امی-هی پشت سر من حرف نزن چپ و راستت میکنما
رزا زیر لبی-عنق پررو
-عه دعوا نکنید اصلا برید تو باغ یخورده بگردید
امی-من کار دارم
رزا-منم موخوام ببینوم
-هییی..
مرلیا
-وایسا ببینم ..هوووم...نچ..
ای خدا خستمه
رایا-100 دور دور زمین تنیس میدویی
سرمو با تعجب اوردم بالا
-ش.شماها...هیین کاپی به دادم برس
ترسا-نچ نچ مقابل کوریه کلا
هما-هی..
ریما-تو الان دقیقا برا چی اومدی؟
هما-کی؟ من؟ با یه لحن فلسفی و بزرگمندانه-من برای نظارت شما امده ام
که یه پسگردنی خوابیده شد براش
نوریما-ساکت بی زحمت
هما-الان حق دارم بزنم عشقتو با ارپیچی ترور کنم؟
ریما-عشقش با ماهیتابه و روغن زیتون میوفته دنبالت بعد به اتیشت میکشه..
-بعد خاکسترتو میریزه تو دریا ( نیشخند )
که قشنگ یه چیزی اومد که من دو متر پرت شدم هوا
اینهیه-نیشتو ببند نمکدون
رایا-نمکش به درد نمیخوره
-به درد و زخم عشقم که میخوره
ارمیتا-رو سرطان نمیشه چسب زخم زد
رایا-ارمی...یاس؟
ارمیتا-نه ببخشید قاطی شد...بریم خریدارو بزاریم تو ماشین بعد پلی کنیم
ریما-بریممم که ..
نوریما-شکست
هما-من فقط نظاره میکنم
اینهیه-...
ترسا-کاسه چکینین ( این یه معنی داره که بماند جمله اش معلومه ولی یه جیز رمزیه )
-هیرهیرهیر
-گمشید بریم گشنمه
ارمیتا-نچ نچ شکم که نیست..
ریما-گاراژ ترلی 18 چرخم ردیده
رایا-عه عه ..اینکه یه ذره هم نداره
ترسا-سلفی..من و بچه ها موقع حرف زدن پشت سر خواهر شوور
نوریما-هیی
هما-کارشناسان و مترجمان افتخار میدهند سوار بشن بریم ؟
همگی-بریم
خب نخود نخود هرکه رود خانه خود.منم خانه خود
در خونه رو وا کردم بدو بدو بی سرو صدا رفتم اتاق و لباسمو پوشیدم
رژ لب جیگریمو زدم و اومدم پایین برقای کناره سالن روشن بود صدای زایزن اومد
we said that we were meant to be
that we were each other's destisy
and now we faded away
maybe it's too late
now it's time for us to get it staright
I'll never forget you but I'll be gone
.........
یه بوسه خیلی نرمی رو لبام زد
زایزن-ولنتاین مبارک عشقم
-هووم همچنین
خلاصه گذشت
به همین سادگی به همین خوشمزگی
آمار مطالب
آمار کاربران
آمار بازدید
آمار
وب سایت: